زهرازهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره
Date of creation of my blogDate of creation of my blog، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
My membership dateMy membership date، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

🌹خاطرات یک بانوی روشندل🌹

قلبم را به ❤خدا❤ میسپارم، که او به شدت کافیست

پدر

پدری دست بر شانه پسرش گذاشت و از او پرسید: تو قوی تری یا من؟ پسر جواب داد:من پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد شاید جوابی بهتر بشنود . پسرم من قوی ترم یا تو؟ این بار پسر جواب داد شما قوی ترید . پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟؟؟ . . . پسر جواب داد تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی قوتم را با خود بردی . *** به افتخار همه بابا ها که فقط با وجود اونا زندگی برامون معنا پیدا ...
16 شهريور 1400

خداحافظ مرداد، سلام شهریور!

زندگی زیباست … هر روزت را در لحظه حال زندگی کن، به خاطر کسی که هستی سپاسگزار باش و از جهان پیرامونت قدردانی کن ****** سلام دوستان. چطورین؟ منم هستم خدا رو شکر.  بالاخره مرداد تموم شد و شهریور دوست داشتنی اومد.  تقریبا از یک ماه پیش در مورد خودم هیچ شرح حالی ندادم.  یعنی تا 19 مرداد که همش خونه بودیم. چون مامان بزرگم اینا توی قرنطینه بودن.  اما روز 19 مرداد بعد از یک ماه دیدمشون. خیلی دلتنگشون بودم مخصوصا دلتنگ مامان بزرگم و خاله لیلا.  28 مرداد تولد یک سالگی دختر عمه های دو قلوم، آرام و باران بود. ولی چون روز عاشورا بود فعلا براشون تولد ...
7 شهريور 1400
1